ملودی جون و ملیناجونملودی جون و ملیناجون، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
یکی شدن منو بابایییکی شدن منو بابایی، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

پرنسس های مامان و بابا

گیره مو ملینا خانوم

الاهی من فدای دخترای کچلم بشم که با التماس مو در میارین ملینا جونم دیشب بالاخره  موفق شدم این گیر مو رو به موهات بزنم کچلکه مامان چرا نمیخوابین که آدم مجبور نشه نصف شبی باهاتون این کارارو رو کنه وروجکای مامان خانوم کچلکه بعدی ملودی خانوم که هیچ گیر مویی به موهاش نمی گیره ...
11 خرداد 1393

ملودی کو؟؟؟

شیطونکم ظهر تو تختت خوابوندمت چند دقیقه بعد برگشتم از در اتاق نگاه کردم دیدم نیستی ملودی کووووو؟؟؟ نصف عمرم کردی آخه وروجک اونجا جای خوابهههههه؟؟؟ اینم از نمای دور وروجک خانوم http://www.niniweblog.com/usercp.php خودت بگو من باهات چکار کنم ؟ ...
9 خرداد 1393

شیطونیهای پرنسس ملودی جونم

ملودی خانومم شما چند هفته زودتر از آبجی ملینا شروع به قلت زدن کردی الان کم کم میخوای 4 دست و پا بری همه ی سعیتو داری میکنی ولی بعدش اینجوری میشی حتی یه کوچولوهم نرفتی عزیزززززم اینقدر خونه گردی میکنی تا خسته میشی و ... و آخرشم اینجوری  راستی عشقم گوش شما رو زودتر سوراخ کردیم که اول شما خوب بشی بعد آبجی ملینارو ببریم عاشقتووووونممممم   ...
9 خرداد 1393

اولین قلت پرنسس ملینا

امروز 9 خرداد 93 هستش ملینا خانومم اولین قلتتو بعد مدتها انتظار بلاخره زدی عزیز دلم بچه مگه تو خواب نداری ساعت 3 نصف شب امروزم با بابایی و مامانی رفتیم گوشتو سوراخ کردیم هورااااا فدات بشم اینقدر ذوق داشتی که رو شکم رفتی نزاشتی یه عکس درست ازت بگیرم عاشقتونننننممم ...
9 خرداد 1393

لغت نامه ی ملودی و ملینا

ملودی در هفت ماهگی : ن ن با کسره خونده بشه و کشیده وقتی که لوس میشه شیر میخواد بعد از خوردن شیر د د د د با فتحه کم کم اوج میگیره و بلندتر میگه ماما : همراه با گریه یعنی شیر میخوام ادد دددد: د با فتحه الان سیرم جامم تمیزه دارم حال میکنم اددد دددد دد ملینا : ماما : بیا پیشم بشین باهام حرف بزن م م :شیر ادد دد:د با فتحه الان سیرم جامم تمیزه میخوام سرو صدا کنم ملودی خانوم رو شکم میره خونه رو عقب گرد طی میکنه قربونش برم ملینا جوجه مامانی فقط میره رو پهلو فعلا حال نداره بره خونه گردی گزاشته واسه بعد فداش بشم                 &...
7 خرداد 1393

ملودی و ملینا خانوم 7 ماهه میشوند

اولین غذا خوردن پرنسسا آشی که مامانی (مامانه مامان ) واستون درست کرده به به مهمانیه خونه مادر جون (مامان بابایی) ملودی & آیسا (دختر عمو امین و خاله فاطمه)دوستای منو بابایی& ملینا مهمانیه خونه عمو مهدی       ...
7 خرداد 1393

3 ماهگی پرنسسا

وااااای بازم دیر اومدم هزار ماشاالله تون باشه وروجکای من که دیگه وقتی واسم نمیزارید بیام وبلاگتونو به روز کنم هر چی بزرگتر میشید شیطون تر میشید منمو این همه کار و از همه مهمتر دیگه صدای خاله مینو و خاله مرجان در اومد دیگه وقتم نمیکنم از اون شکلکا بزارم فقط اومدم چند تا عکس از 3 ماهگیتون بزارم بعدم 4 ماهگیتون تا بیدار نشدید  ملودی و ملینا جونم 1392/12/11 3 ماهه شدن 3 ماهگیتون مبارک مامانی   م دخترا در حال نگاه کردن کارتون ...
7 خرداد 1393

نوروز 93 و 6 ماهگی پرنسسا

ملودی و ملینا خانوم و اولین سفره هفت سین عید نوروز انشاالله 120 سال  سلامت پای سفره هفت سین بشینید فداتون بشم عروسکای من اولین سفر خانوم گلا به اصفهان اینجا خونه ی مامانی و پدر جونه که اصفهان گرفتن کلی مهمان میخواست بیاد واسه دیدنه شما فرشته هام اینم دو تاعکس همینجوری ...
7 خرداد 1393