ملودی جون و ملیناجونملودی جون و ملیناجون، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره
یکی شدن منو بابایییکی شدن منو بابایی، تا این لحظه: 13 سال و 25 روز سن داره

پرنسس های مامان و بابا

جشن قدم و دندونی پرنسسای خوشگلم

1393/12/27 2:59
نویسنده : ندا
1,387 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزای دلم ملودی و ملینای قشنگم الان که دارم واستون این مطلبو مینویسم چیز زیادی به سال 94 نمونده دقیقا دوروزه دیگه سال جدید میشه و همه چی نو میشه و منو بابایی از بودنه شما کنارمون بینهایت خوشحالیم اینقدر که قابل توصیف نیست 

اینو گفتم که بدونید بازم چرا اینقدر دیر اومدم واستون از جشنتون بگم چون حسابی درگیر خونه تکونی همراه با شیطونیایه شما بودم بعدم خریدو خلاصه بقیه کارا و همچنانم ادامه داره

بگذریم بریم سراغ جشن دخملاااااااااااااااااااااااااای مامانی

ملودی جونم شما اولین قدمای طلاییتو در تاریخ 93/8/27 برداشتی و ملینای عزیزم شما اولین قدمای طلاییتو در تاریخ 93/9/18 برداشتی که هر دو ثبت شده کم کم عکساشم واستون میزارم

قرار بود 18 دی ماه واستون جشن بگیریم که بخاطر فوت بابابزرگم برنامه عوض شد و جشنتون شد 23 بهمن ماه

حالا بریم سراغ عکسا

اینم بگم جشن قدم و دندونیتون با تم رنگین کمون بود واسه همین همه چی رنگی رنگیه

این کارت دعوت مهموناست با عکسای بامزتون

که بعد این مدلی لولش کردم و روبان زدم

قاب ثبت قدماتون که خودم واستون درستش کردم البته قابشو نمیگما متنشو تایپ کردم بابایی مهربون پیرینتشونو گرفت بعد که خواب بودید پاتونو زدیم تو جوهرو زدیم تو برگه و اینی که میبینید شد

اثر پاهای کپل ملودی خانوم گردویه مامانو باباش

و اثر پاهای کوچولویه ملینا خانوم جوجه مامانو باباش

اینم از بقیه تزیینات خونه که همش کار خودم بودم هم طراحی و اجراش واسه شما گلای مامانی و البته با حمایت بابایی مهربون الاهی فداش بشم  من که همیشه همراهمه و تنهام نمیزارهLove Forever

بابایی تا سه صبح داشت بادکنکارو باد میکرد و کل سقف اتاق و راهرو رو بادکنک زد که نتیجش این شد

 

ا

این کیکای شکلاتی خوشمزه هم خودم درست کردمپریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/

گیفتا که یه چارت آموزش مسواک زدن بودهمراه با مسواک و یه فرفره رنگی که پدر جون درستشون کرده بود و پاستیل شکل دندون

اینم از کیک دندونی خوشمزتون

و حالا نوبت دخملای خوشمزمه مامانیا اینا بهترین عکسایی بود که ازتون موجود بود ماشالا که کلی شیطونی کردید یه جا آروم بند نمیشدید

اینم یه عکس دسته جمعی با دوستای نانازتون معرفی میکنم :خانوم خوشگله که اون وسط ایستاده بهار خانوم دختر خاله پریسا و عمو علی رضا خانوم کوچولو که پایینه آیسا جونه دختر خاله فاطمه و عمو امین و اون خانوم ریزه که سمت چپه دهنشم با خوراکیا رنگی کرده آرتا کوچولوئه خواهر بهار خانوم اون شازده پسرم آقا اشکانمونه پسر خاله راضیه و عمو بهرام یه شازده پسر کوچولوئه دیگه هم بود ایلیا خان که تو بغل مامانش خواب بود

بوووووووووووووووووووووس واسه همتون

میرسیم به قسمت خوشمزه ماجرا شاااااااااااااااااااااااااااام فکر نکنم نیاز به توضیح باشه عکس گویای همه چیز هست دیگه

آش دندونی دست پخت مامان گلی (مامان من) مرسی مامانی عالی شده بود

مثلا میخواستم روش شکل دندون بکشم

ژله پرتقال رنگین کمانی باحال شده بود خودم خیلی خوشم اومده بود ازشووووون دست خودم درد نکنه

عزیزای دلم پرنسسای خوشگلم آرزو میکنم 

 

 

 

هر گامی که بر میدارید از خودتون

 

 

اثری ماندگار به جای بزارید

 

الاهی آمین

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)