تولد 2 سالگی پرنسسا با تم کفشدوزک
به نام آنکه شما خدا میخوانیدش و من عشق
توی گلخونه ی دنیا میونه تک تک گلها
ملودی قشنگ و زیبا ملینا تو شدی گل ما
زمین دو گل رو به دست سرنوشت داد و سرنوشت اون گلهارو تو قلب من
کاشت تا باغچه خالی قلبم جایگاه دو گل باشه
کفشدوزکای مامانی تولدتون مبارک
دخترای عزیزم...
وقتی که به شما نگاه میکنم نمیتونم وجود خدارو منکر بشم آخه فقط خدا
میتونه موجودی رو به زیبایی و حیرت انگیزی شما خلق کرده باشه.
نفسهای زندگیم یک سال دیگه هم گذشت منو بابایی بخاطر لحظه لحظه هایی که
شما کنارمون نفس میکشید خدارو شکر میکنیم و بخاطر وجود شما به خودمون
میبالیم .
عزیزای دلم 2 ساله شدنتون مبارررررک
آخ جووووووون تولد تولد پرنسسای خوشگلم که امسال کفشدوزکای ناناز
مامانو بابا شدن
امسال بر عکس پارسال که تولدتونو حسابی مفصل گرفتیم چون تو ماهه محرم شد
تصمیم گرفتیم که تولدتونو خونوادگی بگیریم که بزن و بکوبم نداشته باشه میشه
گفت یه دور همی و مهمانی به مناسبت یکی از بهترین روزای زندگی منو بابایی
واسه همین فقط مامانی و پدر جون و دایی میلاد و مادر جون و عمه نوشین و عمو
نوید بودن با دوتا از دوستای صمیمی من خاله سحر و خاله ساحل که خیلی
شمارو دوست دارن
تولدتونو تصمیم گرفتیم با تم کفشدوزک بگیریم حالا چی شد که شد کفشدوزک؟
مامانی و پدر جون یک ماه قبل از تولدتون رفته بودن اصفهان که اتفاقی از این لباسا
که رنگش مثل کفشدوزکه (قرمز با خالای مشکی) خوششون میاد و واستون
میخرن دستشون درد نکنه که با این کارشون کارمو راحت کردن چون واقعا مونده
بودم امسال با چه تمی تولدتونو بگیرم خلاصه این شد که شدین کفشدوزکای
نانازی ما
خب بریم سراغ اصل ماجرا
باز هم با حمایت و کمک بابایی مهربون که عاشقانه میپرستمش تونستم تو دو
هفته تمتونو طراحی کنم و آماده کنم ولی خب چون تعداد مهمانا کم بود و مهمانی
مختصر کارم نسبت به پارسال راحت تر بود
صبح روز تولدتون ساعت 8 کاره دیزاینو شروع کردم چون باید زود همه چیزو جمع
جور میکردم شمارو حمام میدادم واسه ساعت 5 نوبت آتلیه داشتید قرار بود بریم
کیکو از قنادی بگیریمو ببریم آتلیه واسه عکساتون
اول با کمک پدرجون آرگ بادکنکیتونو درست کردم پدرجون بادکنکارو با پمپ باد
میکرد منم ریسش میکردم با وجود شیطنتای شما دوتا وروجک یه 45 دقیقه ایی
کاره ریسه کردن طول کشید بعد میزو چیدم و بقیه کارا که با عکساش واستون میگم
این جلد دفترچه یادگاریتونه که با عشق واستون طراحیش کردم خوجملهههههه
البته اینجا کیفیتش اومد پایین
اینم برگه های دفترچه یادگاری که 10 تا پیرینت گرفتم برای هر کی یه برگه که
واسه کفشدوزکای خوشگلم یادگاری بنویسن
که نتیجش شد این
نمایی از تزیینات خونه که مختصر بود خلاصه شده بود به میز کیک و خوراکیها و میز کوچیکه شاممون
بال و کلاه عصای کفشدوزکیتون
اینم کاپ کیکای خوشمزه دستپخت مامانی
و اینم اصل ماجرااااااااااا
کیک کفشدوزکیه کفشدوزکای 2 ساله مامان و بابایی
تولد تولد تولدتون مبارک بیاین شمعارو فوت کنید تا 100 سال زنده باشیییییییید
الاهی آمیییییییییین
ساعت بهترین لحظه زندگیم لحظه ایی که پا به این دنیا گذاشتید
وقت وقته شامه دیگه
این بهترین عکسی بود که از میز شام موجود بود چون تا چشم بهم زدم میزی وجود نداشت
چون تعداد کم بود یه شام ساده آماده کردم که بعدشم کیکو دسرو داشتیم
شامم ساندویچ هایدا گرفتیم سوسیس بندری چیپس و پنیر و سالاد فصلم درست کردم
اینم دست عمو نویده که تحملش دیگه رفته بود
کفشدوزک ملودی خانوم و میز شام
کفشدوزک مامان ملینا خانومم دیگه خوابت گرفته بود یکم بد قلق شده بودی واسه همین دیگه اجازه ندادی ازت عکس بگیریم
الان نوبت دسر خوجلو خوشمزمونه
ژله تزریقی کفشدوزکی
خببببببب دیگه نوبته کادوهاست
منو بابایی چون خیلی تاب بازی رو دوست داشتید واستون دوتا تاب و پازل فکری
مکعبی خریدیم الاهی فداتون بشم مبارکتون باشه الانم حسابی هر روز دل سیر
تاب بازی میکنید
پدر جون و مامانی واستون دوتا تبلت گرفتن که بهشون میگید تلت
دایی میلاد دوتا سکه داد
مادر جون و عمه نوشین و عمو نوید هم هر کدوم 50000تومن
خاله سحر دو دست بلوز و شلوار پاییزی و خاله ساحلم دو تا بلوز پاییزی
دست همگی درد نکنه
ملودی خانوم که تا کادو ها رو دیدی اول تبلتتو برداشتی وروجک بعدم رفتی سراغ
پازلا آخرشم گیر دادی که واست تابو وصل کنیم فردا صبح اولین کار پدر جون این
این شد که تابو واستون وصل کنه ملینا خانوم شما اون موقع داشتی خواب هفت
پادشاهو میدیدی
آخر مهمانی هم این یادگاریای کوچیک و ناقابلو واسه تشکر دادی به مهمانا
اینم خوشگل خانومای مامانشون
بدون اینکه برید سر جاتون همینجوری خوابتون برد بسکه شیطونی کردید
الاهی که همیشه شاد باشید عشقای زندگیم