1روزگی تا 1 ماهگی پرنسس ملودی و ملینا
وای وای چه دخملایی دارم مننننننننن الاهی فداتون بشم که دارین تند تند بزرگ و خانوم میشین
یکم دیر اومدم که عکسارو واستون بزارم عزیزای دلم چند روز دیگه 2 ماهتون میشههه هورااااااااا
الان دیگه خوب میخوابین میخندین دست و پا میزنین بازی میکنین میگم خانوم شدین دیگه
ملودی جونم این عکس 1 روزگی رو تو بیمارستان بابایی ازت گرفت خودشم واست درستش کرده اسمتو پایینش خوجمل نوشته
وااااای چه کوشمولو بودی مامانی اخمو
ملینای نازنازی اینم عکس 1روزگی شما تو بیمارستان که بابایی ازت گرفته
تو هم خیلی کوشمولوووووو بودی خوردنیم
واسه 7 روزگیتون منو بابایی تصمیم گرفتیم یه مهمانی خانوادگی بدیم واسه ناهار پدر جون و مامانی دایی میلاد و مادر جون عمه نوشین و عمو نوید بابابزرگم خالم که از اصفهان واسه شما اومده بود همگی خونمون بودن ببخشید اگه واستون کم گذاشتیم بابایی مهربون خیلی زحمت کشید اون روز کلاس داشت ولی بخاطر شما نرفت دانشگاه دست بابایی درد نکنه
اینم بعد ناهار آقاجونم از اصفهان کادوتونو فرستاده بود دست همگی درد نکنه
1ماهگیتون وقت بهداشت داشتین که با مامانی ببرمیتون قبل رفتن این عکسو ازتون گرفتم
اینجا 40 روزتون شده بود قندوعسلا
ماشاالله...